تاریخنگاری منظوم در دوره ی مغول

thesis
abstract

حماسه سرایی با فردوسی توسی به اوج رسید. پس از فردوسی نیز کسانی که در این عرصه قدم گذاشتند سعی داشتند از الگوی موفق او در زمینه ی حماسه سرایی، یعنی شاهنامه تقلید کنند. در آغاز شاهنامه هایی که سروده شد بیشتر به بخش حماسی – اسطوره ای شاهنامه توجه داشتند. از اواخر قرن ششم و به ویژه از عهد مغول به بعد به دنبال رونق تاریخ نگاری، نهضتی در عرصه ی شاهنامه نویسی تاریخی نیز پدید آمد. محتوای این شاهنامه ها همچون بخش آخر شاهنامه ی فردوسی - شاید با تأکیدی بیشتر از آن - به رویدادها و شخصیت های تاریخی صِرف نظر دارند. پژوهش حاضر ابتدا با تبیین جایگاه فردوسی و شاهنامه در عهد مغول، ارتباط شاهنامه ی فردوسی و تاریخ نگاری را روشن ساخته و رویکرد ناظمان یا تاریخنگاران عهد مغول به تاریخ نگاری منظوم را نشان داده است، سپس با معرفی منظومه های تاریخی این دوره، اهمیت آن ها را در زمینه ی منبع شناسی ارزیابی کرده است.

similar resources

سادات در دوره مغول

یکی از پیامدهای اجتماعی ظهور اسلام, شکل گیری طبقه ای به نام ((سادات)) در جامعه اسلامی بود. با گسترش اسلام در سرزمین های دیگر, سادات از شرق تا غرب عالم اسلامی پراکنده شدند و به عنوان گروهی محترم و متنفّذ مورد توجه قرار گرفتند. ایران از جمله سرزمین هایی بود که سادات در آن نفوذ و جایگاه قابل توجهی یافتند و روز به روز بر شهرت و اعتبار آنان افزوده شد. با این حال, موقعیت آن ها از شرایط سیاسی, اجتماعی,...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023